یادداشتی بر کتاب «گشایش»| شاعری که در مذهب و مسائل روز حرفهای زیادی دارد
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۲۴۰۸۸
شاعر «گشایش» مضامین عاطفی مدنظرش را معمولا در کوتاهترین حد ممکن بیان میکند و برای شکل دادن به آن غالبا به سراغ قالب غزل میرود، غزلهایی که از پنج ـ شش بیت تجاوز نمیکنند.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، حسنا محمدزاده از شاعران کشورمان یادداشتی بر کتاب شعر «گشایش» سروده محمد شکریفرد نوشته و آن را در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مجموعه «گشایش» سروده محمد شکریفرد مجموعهای است در ۸۰ صفحه و ۳۱ قطعه شعر در قالبهای غزل، چارپاره و ترکیببند که از لحاظ مضمون در برگیرنده مفاهیم عاشقانه، اجتماعی، مذهبی و مسائل روز جامعه است.
شاعر«گشایش» مضامین عاطفی مدنظرش را معمولا در کوتاهترین حد ممکن بیان میکند و برای شکل دادن به آن غالبا به سراغ قالب غزل میرود، غزلهایی که از پنج شش بیت تجاوز نمیکنند اما آنجا که پای مذهب و مسائل روز جامعه در میان باشد حرفهای زیادتری برای گفتن دارد و بالطبع به محدوده مانور بیشتری نیازمند است، از این رو در غزل به سراغ اوزان دوری میرود که با تعداد هجاهای بیشتر فرصت فضاسازی بهتری را در اختیار شاعر قرار میدهند و یا در قالبهای دیگری مانند چارپاره و ترکیببند طبعآزمایی میکند.
مسلما یکی از مهمترین عناصر سازنده شعر، زبان است. زبان دارای دولایه درونی و برونی است که در نثرهای ادبی معمولا جولان نویسنده در لایه بیرونی به حداقل میرسد و زبان شکلی محتواگرا میپذیرد. اما در شعر، موفقیت بسته به تعادل این دو لایه و حرکت پایاپای آنهاست. اما تحت شرایطی ممکن است یکی از دو لایه درونی یا بیرونی پررنگتر شوند.
اگر بسته به مضامینی که ابیات، حول محورشان میچرخند لایه درونی پررنگتر شود شعر محتواگرا شکل میگیرد و اگر لایه بیرونی قویتر باشد شعر فرمگرا.
زبان هر روز در حال تغییر و تحول است، بعضی از مفاهیم به مرور از بین میروند و مفاهیم تازهتری جایگزین آنها میشوند در نتیجه تمام نوآوریها و خلاقیتهای ادبی خواهناخواه با زبان پیوستگی عمیق پیدامیکنند و نمیتوان با زبان تکراری دنیای تازهای خلق کرد. به عبارتی هر قدر زبان گستردهتر باشد دنیای شاعر وسعت بیشتری میپذیرد.
میتوانگفت در حوزه زبان، اشعار «گشایش» در دو دسته جداگانه قابل بررسیاند. دسته اول غزلهای عاشقانه کتاب را در برمیگیرد که زبانشان زبانی است تداعیگر، که این تداعی به یاری تخیل آفریننده صورت میپذیرد. و شاعر در آنها با یاری قدرت خیال، عناصر گوناگون و متفاوت دنیای درون و بیرون خویش را به هم پیوند میدهد یکی از کارکردهای تخیل بازسازی تصاویریست که قبلا توسط چشم دیده شدهاست. و ذهن به مرور و تکرار و یا تجزیه تحلیل آن میپردازد. در عینحال ذهن میتواند تصاویری خلقکند که تا به حال وجود خارجی نداشتهاند اما تخیلی که ردپای آن در شعرهای «گشایش» به جا ماندهاست معمولا از نوع اول است از آنهایی که قبلا در دنیای بیرون به شکلی قابل لمس بودهاند و میتوان گفت تا رسیدن به تخیل مدرن هنوز جای کار دارند.
(به چشمهاش همانها که ترک قفقازند/ کسی نظر نکند خانمان براندازند/ زدهست شعله به جانها همان که دستانش/ به سانِ گرمیِ خرماپزان اهوازند) (ص۱۳)
(گرهگشایی زلفت گشایش غمهاست/ همان که بودهام از دیرسال در صددش/ تو آن زنی که در این چارفصل دلتنگی/ شکوفه داده دلم در بهار چارقدش) (ص۴۲)
(خشکیده برگ برگ درختان سبز من/ در فکر سررسیدن فصل هرس نمان) (ص۱۶)
در این اشعار لایه درونی و بیرونی زبان به شکلی متعادل و در راستای هم شکلگرفتهاند که در لایه بیرونی میتوان مواردی را به عنوان عوامل مهم در موفقیت شاعر نام برد. از جمله تنوع واژگان، پرهیز از تکرارهای بیمورد و توانایی شاعر در طرز قراردادن اجزای جمله که در نهایت ابیات را به ساختار نحوی نسبتا سالمی رساندهاست. همینطور تنوعهای به جا در موسیقی کناری و استفاده از قوافی کمتر استعمال شده آن هم به گونهای که نامأنوس و تصنعی نباشند و مخاطب احساس نکند که شاعر در دام قافیه گرفتار شده است علاوه بر آن چفت شدنشان با ردیفهای خاص و غیرمعمول کمک شایانی به تنوع زبان در لایه بیرونی آن کردهاست.
(آسمان جایی برای مشق پرواز من است/ از عقاب تیز بال و چشم شاهینش چه باک؟) (ص۲۸)
(غمیست در دل من که نهفتنش سخت است/ غمی که جز همه کس با تو گفتنش سختاست/ مرا که خسته ترینم بکش در آغوشت/ که طفل در بر بیگانه خفتنش سخت است) (ص۳۵)
(خدایا بیوفاییهای دنیا کاش پایان داشت/ که لبریز است از هر کاسهای بیچاره صبر ما) (ص۲۶)
(در غم فرزند خود از پا در آمد مادرم/ حسرتی هستم که از تهمینه باقی ماندهاست) (ص۴۳)
از جمله ردیفهایی که شاعر به آن تمایل نشانداده، ردیفهای اسمی به صورت خطابیست که در این سی و چند شعر، سه غزل از این دست است مریمانه یک و دو و غزلی که برای شهید اسماعیل کریمی و با ردیف"اسماعیل" سروده شدهاست.
(به تو خیرهام دمادم به تویی که نیست مریم/ شب دلبریدن از هم، چه شب بدیست مریم! ) (ص۱۹)
(دلیل داشت اگر آرمان من شدهای/ به خاطر تو شدم آرمانگرا، مریم/ تو نیستی دل من روبه هر کسی باز است/ ببین شدهست چنان کاروانسرا مریم! ) (ص۱۸)
اما سوالی که اینجا ذهن مخاطب را درگیر میکند تناقض معنایی این دو بیت است و اینکه چگونه میتوان از عشق سخنگفت آن هم عشقی آرمانگرا و در عینحال دلی داشت که رو به هر کسی باز است و میتوان آن را به کاروانسرا تشبیه کرد؟!
دسته دوم اشعار «گشایش» اشعاریست که در آن جولان شاعر در لایه بیرونی به حداقل میرسد و زبان شکلی محتواگرا میپذیرد شعرهایی که با محور قراردادن مفهوم و دوری از تصویرگرایی و خیالپردازی صرف و همچنین پیوند شعر با زندگی اجتماعی و پرداختن به جامعه میکوشند که فقر اندیشه شعر معاصر را به گونهای جبرانکنند.
(از غمی جانگداز در دلها شعله افروخت آتشی دیگر/ سربرآورد بین صدها درد باز هم درد سرکشی دیگر) (ص۴۷)
(افتادهاند رخش سواران یکییکی/ در خاک و خون نمازگزاران یکییکی/ مانند قطره قطرهی باران یکییکی/ کم میشد از شمارهی یاران یکییکی/ باید تو هم شهید شوی قول داده ای/ تا پای جان مقابلشان ایستاده ای) (ص۶۸)
شاعر در این اشعار بخصوص آنها که در قالب ترکیببند سروده شدهاند زبانی نزدیک به زبان روزمره زندگی را تجربه میکند و به نظرمیرسد که دقت و حساسیت زبانی او نسبت به آنچه در غزلهای عاطفیاش به چشم میخورد، کمتر است با این وجود میکوشد تا از عریانی آزاردهنده و صراحت اشعار انقلابزده و جنگ زده فاصله بگیرد.
به نظر میرسد مهمترین شگرد شاعر در ساماندهی این شعرها استفاده از ردیفهای خاص و کارکشیدن از جنبه موسیقیایی آن است که به دلیل تکرارهای پیدرپی ردیف و قافیه، که خاصیت این قالب است باعث تاکید و تأثیرگذاری بیشتر روی مخاطبان اصلی شعر که غالبا عموم مردم هستند میشود. ردیفهایی خاص مانند(علیعلی گویان، خوشبین است، بیا شاعری کنیم، آمدهای بیست سال بعد، خود را فروختند، دلت پر است، و...) مسلما شاعر ایزوله و دور از اجتماع، هرگز نمیتواند سخنگوی عواطف، خواستهها و دغدغههای مردم زمان خویش باشد.
مجموعه «گشایش» توسط انتشارات شهرستانادب در بهار ۹۶ منتشر شدهاست.
انتهای پیام/
منبع: فارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۲۴۰۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۳ میلیون دلار برای القای تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه | جعل تاریخ در سریال حشاشین
به گزارش همشهری آنلاین، همانگونه که انتظار میرفت، سریال حشاشین، با حواشی متعددی که رقم زد، نتوانست به اثر درخور و ماندگاری در حافظه مردم کشورمان تبدیل شود. سریالی که در زمان تولید، با سروصداهای بسیاری همراه شد و عنوان یکی از پرهزینهترین تولیدات جهان عرب را از آن خود کرد.
این سریال، ماه رمضان امسال، از یکی از شبکههای اصلی مصر به روی آنتن رفت و در آن کشور نیز واکنشهای متفاوتی را به خود دید. سابقه تاریخی چنین کارهایی، این شائبه را تقویت میکرد که با توجه به فضاسازی فرقهای داستان، باید در انتظار کژراهههای روایی بود علیالخصوص آنکه ایران، ابژه این داستان بود و نمیتوانستیم بپذیریم که کشوری مانند مصر، داستانی در مسیر روایت دقیق و متقن تاریخی از ما داشته باشد.
ساختار مشوش روایت و البته بزرگنماییهای اغراقآمیزی که میخواست این باور را به مخاطب الصاق کند که ایرانیها، پدر داعش هستند، بهاندازهای ناشیگرانه بود که با یکبار تماشای صرف چند قسمت از سریال، میشد بهراحتی متوجه آن شد. حشاشین هرچقدر که در زمینه ساختار حرفهای سریالسازی، الکن است و بویی از استانداردهای سریالسازی جهانی نبرده اما در زیرلایه، به شکلی دقیق، فراتر از رویه ظاهری آن که ایرانستیزی است، نوعی شیعهستیزی را در پیش گرفته است.
طبیعی است که در پرداخت داستانهایی با مضمون فرقههای سیاسی، یک تصویر ظاهری از المانهای آن فرقه ساخته میشود و یک تصویر نیز در زیرلایه مورد نظر است تا توطئهها و منویات حقیقی آن فرقه، به دور از تمایلات سورئالیستی، زمختی خود را نشان دهد. به همین دلیل، حشاشین در شکل ظاهری، به ایرانستیزی روی آورده و زیر پرچم حسن صباح، وجوه مدیریتی ایرانیان و تمایل به کشورگشاییهایی که دارد را مورد نقد قرار داده است بنابراین همین نقد خزنده نمیتواند مخاطب را مجاب کند که با یک روایت درست و تاریخی مواجه بوده است.
اینکه تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه نسبت داده شده تا جزءنگریهایی که مبتنی بر رجعت به کتاب خدا و پیامبر به جای امام و ولیفقیه است، نمونههایی از جنگ روایتی است که این سریال در خدمت به شیعهستیزی انجام داده است
در پسزمینه اما هدف فیلم کلانتر است که خوراک مویرگی مکفی در جهت اقناع مخاطب را دارد و آن، گرفتن انگشت اتهام جنایتهای تاریخی به سمت شیعه بوده است. از جریان داشتن عباراتی چون سر مار را باید زد که به تائید سریال، از آن زمان در مورد حاکمان ایران عنوان شده و امروز نیز شنیده میشود تا بهرهمندی از پرچم سیاه برای فرقه که تداعیکننده پرچم داعش است و البته آکسانهای متعدد بر روی این گزاره که باید با رهبرانمان مشورت کنیم، بهخوبی موید این مورد است. اینکه تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه نسبت داده شده تا جزءنگریهایی که مبتنی بر رجعت به کتاب خدا و پیامبر به جای امام و ولیفقیه است، نمونههای دیگری از جنگ روایتی است که این سریال در خدمت به شیعهستیزی انجام داده است.
فارغ از این محتوای عجیب و آشکار، سریال، متناسب با هزینهکرد و پروژه تبلیغاتی بزرگی که داشته، دستاورد فنی نداشته است. حشاشین را نمیتوان یک سریال مبتنی بر استاندارد روز این حوزه دانست. کارگردانی بهواسطه تشتتهای میزانسن، چندان قابلقبول نیست و بازی بازیگران، بیرونزدگیهای فراوان دارد که مخاطب را میآزارد.
مجموعه تمام این عوامل سبب شده تا حشاشین، با ساختار جعل تاریخ، موجودیت داشته باشد و این مهم، نه مبتنی بر سندیت واقعی است و نه میتواند برداشتی آزاد از یک برهه تاریخی قلمداد گردد. افراطگری در جعل تاریخی حوادث به اندازهای زیاد است که مخاطب عام نیز متوجه این میزان عداوت شده و به همین دلیل ارتباط چندانی با آن نمیگیرد.
این سریال، نمونه بارز آثاری است که علیرغم تزریق حدود ۱۳ میلیون دلار، نتوانسته آن اثرگذاری اعتقادی و سیاسی را بر روی مخاطب خود داشته باشد. در دنیای امروز، بیشترین میزان تاثیرگذریهای اینچنینی، از مجرای مواجهه نرم و زیرپوستی صورت میگیرد حال آنکه حشاشین بهواسطه عدمبرخورداری از استانداردهای لازم محتوایی و بصری، نتوانسته مخاطب خود را تحتتاثیر قرار بدهد و به همین دلیل، با استقبال قابلتوجهی از سوی مردم خاورمیانه مواجه نشد.
در ایران نیز این سریال از سوی یک سکوی مطرح و دو سکوی کمتر شناخته شده شبکه نمایش خانگی ارائه شد که با توجه به نظارت پسینی در مورد تولیدات خارجی، خیلی زود بساط این سریال از تمامی پلتفرم ها حذف شد. سریالی که در ایران نیز همپای منطقه، دیده نشد و نتوانست تاثیرگذرای ولو حداقلی هم داشته باشد.
کد خبر 848782 منبع: ایرنا برچسبها خبر مهم فیلم و سریال خارجی